
قمرالملوک وزیری
قمرالملوک وزیری ، از بزرگترین خوانندگان موسیقی سنتی ایران بهشمار میآید. وی از دوران کودکی با موسیقی آشنا شد چراکه، در دامان مادربزرگی پرورش یافت که روضهخوان حرم قاجاری بود. آشنایی وی با مرتضیخان نیداود مهمترین اتفاق در زندگی هنری او محسوب میشود. قمر پس از آموزش دستگاههای موسیقی ایرانی زیرنظر نیداود، به صورت حرفهای پا به عرصۀ موسیقی گذاشت و نخستین کنسرت خود را در سال 1303 در گراندهتل تهران با نوای تار نیداود برگزار کرد. گویا نخستین بار تصنیف «مرغ سحر» که از ساختههای نیداود با شعر ملکالشعرای بهار است در این کنسرت اجرا شد. وی کنسرتهای مختلفی چون کنسرت بهیاد ایرج و درویش، کنسرت معروفی، کنسرت شرقی و .... برگزار کرده است. عواید حاصل از کنسرتها را اغلب صرف امور خیریه میکرد چنانچه درآمد حاصل از کنسرتی که در شهریورِ سال 1309 در مشهد برگزار شد همه را ، غیر از یک قالیچۀ کوچک، برای بنای آرامگاه فردوسی بخشید. قمر از اولین هنرمندانی بود که برای بزرگداشت هنرمند دیگری کنسرت برگزار میکرد از جمله در سال 1306 به افتخار شکراله قهرمانی کنسرتی ترتیب داد. او با نوازندگان و شاعران بسیاری همکاری داشته است از جمله علیاکبر شهنازی، حسین یاحقی، ارسلان درگاهی، مرتضی محجوبی، موسیخان معروفی و از میان شاعران وحید دستگردی، ملکالشعرای بهار، رهی معیری، پژمان بختیاری و ... قمرالملوک وزیری مدتی نیز با رادیو همکاری داشته و به اجرای برنامه پرداخته است. از صدای وی آثار متعددی برجای مانده که در آن دوره بر روی صفحه ضبط شده و این آثار امروزه در فضای مجازی نیز در دسترس هستند. آنچه در ادامه میخوانید به جز جملاتی که در [ ] آمده است، عینا از صفحات 256 تا 269 کتاب «چشمانداز موسیقی ایران» اثر دکتر ساسان سپنتا نقل شده که در سال 1382 توسط موسسۀ فرهنگی-هنری ماهور به چاپ رسیده است.
بیوگرافی قمرالملوک وزیری
[بیوگرافی قمرالملوک وزیری، با توجه به سرگذشت پرفراز و نشیب و زندگی سخت وی قطعاً الهامبخش است.] قمر حدود سال ۱۲۸۲ تولد یافت. در طفلی مادرش را از دست داد و چون پدرش نیز درگذشته بود، مادربزرگش ملاخیرالنسا سرپرستی او را پذیرفت. در کودکی همراه مادربزرگ خود به مجالس روضهخوانی زنانه میرفت. ملاخیرالنسا صدای خوبی داشت و روضه و مولودی میخواند. قمر خردسال هم در فرصتهای مناسب بین جمعیت راه میرفت و مرثیه میخواند. خود او سالها بعد گفته است: همین تجربه به من جرئت بخشید که بین جمعیت بتوانم به راحتی آواز بخوانم. منزل آنها در محلۀ سنگلج تهران بود. خیرالنسا به دلیل پادرد و بیماری فلج نذر کرده بود به کربلا برود و در نتیجه قمر را به خالهاش که عیال شاهزاده عبدالعظیم میرزا کاشفی بود سپرد. دخترخالۀ قمر بعدها زن مجدالصنایع شد و در منزل او نوازندگانی چون درویشخان، رکنالدینخان مختاری، حاجیخان عینالدولهای (ضربگیر) و شاهزاده حسامالسلطنه رفتوآمد و داشتند. گوش قمر از نوجوانی در آن خانه با موسیقی آشنایی یافت. در حدود سال ۱۳۰۰ در یک مجلس عروسی از قمر که جزو مدعوین بود خواستند قطعهای بخواند. او تصنیفی با شعر پژمان بختیاری را خواند. صدای قمر مورد توجه مرتضی نیداود که او هم جزو مدعوین بود واقع شد. نیداود تار را از دست نوازنده گرفت و با قمر همراهی کرد و پس از خاتمۀ آهنگ به قمر پیشنهاد کرد که برای آموختن دستگاهها و آواز به کلاس او مراجعه کند. قمر به کلاس موسیقی نیداود رفت و بیش از دو سال به آموختن موسیقی پرداخت. قمر پس از فراگرفتن فنون آواز در کلاس نیداود، اولین کنسرت خود را حدود سال ۱۳۰۳ در سالن گراندهتل با همنوازی مرتضی نیداود اجرا کرد. چندی بعد کنسرت دوم خود را در سالن سینما پالاس (خیابان اسلامبول تهران) برگزار کرد و این کنسرتها بر شهرت او افزود. قمر از اولین هنرمندانی بود که به نفع هنرمندی ازکارافتاده کنسرت داد. او در حدود سال ۱۳۰۶ به افتخار شکرالله قهرمانی نوازندۀ قدیمی تار کنسرتی ترتیب داد و آواز خواند. در حدود سال ۱۳۰۹ در سفرش به خراسان، سرلشگر امانالله جهانبانی از او تقاضا کرد برای کمک به احداث آرامگاه فردوسی کنسرت بدهد و او نیز پذیرفت. از کنسرتهای دیگر قمر کنسرتی است که در سال ۱۳۱۰ به اتفاق استاد و همکارش مرتضی نیداود در همدان برگزار کرد. پخش صفحات قمر و کنسرتهایش باعث شهرت روزافزون او شدند و برخی از شعرا مانند بهار و ایرج در وصف او شعرها سرودند. روزهای دوشنبه و چهارشنبه عدهای از شعرا و علاقهمندان صدای قمر در منزل او گرد میآمدند. دخترخالۀ قمر میگفت: «قمر سرپرستی چند تن از کودکان یتیم و بیسرپرست را که از گوشه و کنار شهر جمعآوری شده بودند به عهده گرفته بود و هر چه به دست میآورد خرج تهیدستان و بیچیزان میکرد و میگفت لبخند کودک یتیمی را با تمام لذت دنیا عوض نمیکنم.» شاهدان عینی بارها نقل کردهاند که در کنسرتها و جلسات خصوصیتر پس از خاتمۀ برنامه برخی حضار تحت تأثیر صدای قمر سکههای طلا به سرش ریخته، یا به پایش نثار کردهاند و او آنها را بین نوازندگان تقسیم کرده یا به مصارف خیریه رسانیده است. مرتضی نیداود نقل میکرد که قمر خانهای در خیابان حامی تهران خریده بود که پس از مدتي آن را فروخت و پولش را بین نیازمندانی که در نظر داشت تقسیم کرد. بنابراین اهمیت قمر نهفقط در ممتاز بودن فعالیت هنری و ارزش آثار او، بلکه در ویژگیهای اخلاقی و روحی و منش انسانی او نیز هست. قمر از سال ۱۳۱۹ که فرستندۀ رادیو در تهران تأسیس شد با رادیو همکاری داشت و برنامههایی را همراه با سنتور حبیب سماعی، ویولن ابوالحسن صبا و حسین یاحقی و تار و ویولن برادران معارفی (تا حدود سال ۱۳۳۲) اجرا میکرد. در سالهای پیرامون ۱۳۳۴ که آخرین سالهای همکاری قمر با رادیو بود و اجراهایش را ضبط میکردند به علت بیاطلاعی مسئولان و یا به احتمال قوی بر اثر حسادتها و تنگنظریهای برخی خوانندگان نورسیدۀ بیمایه و اعمال نفوذ آنان نوارهای او را پاک کردند تا به مصرف دیگری برسانند. اگر سوزن حکاک دستگاههای ضبط صفحۀ کمپانیهای آلمان و انگلستان نبود و صفحههای قدیمی او از بساط دستفروشان و مغازههای سمساری توسط علاقهمندان جمعآوری نمیشد امروز شاید اثری از صدای مشهورترین خوانندۀ آواز ایران در دست نبود. تنها اثری که در آرشیو رادیو از او باقی بود آخرین برنامهای است که در حال ضعف و ناتوانی و پس از سکتۀ ناقص، همراه با تار اسماعیل کمالی که از شاگردان مرتضی نیداود بود و تار را به سبک استادش مینواخت، آواز افشاری را اجرا کرده است. این اثر که با شمارۀ ۵۲ در آرشیو رادیو موجود بود، چون بعد از سکتۀ ناقص او ضبط شده، معرف صدای او نمیتواند تلقی شود و تحریرهایش مانند یک سال قبل از آن نیست. قمر در اواخر عمر دچار تنگنای مالی شد. معدودی از دوستانش در تهراننو خانهای چنداتاقه برایش خریدند. او برای امرار معاش در سالهای پیرامون ۱۳۳۰ در یکی دو رستوران تهران به ناچار خوانندگی میکرد. قمر در روز چهاردهم مرداد ۱۳۳۸ درگذشت. او چند روز قبل از مرگ درحالی که نیرویش را از دست داده بود و زبانش بند آمده بود به منزل دخترخالهاش رفت و سرانجام در آغوش او چشم از جهان فرو بست [ و] به آرامگاهی که با کمک ادارۀ رادیو خریداری شده بود به گورستان ظهيرالدوله منتقل شد. در سی و یکم شهریور ۱۳۳۸ ، ادارۀ انتشارات و رادیو مجلس یادبودی به مناسبت درگذشت قمر برپا داشت. در این مراسم، پس از پخش چند صفحه از او، مدیرکل انتشارات و رادیو و خالقی و معینیکرمانشاهی سخنرانی کردند. سپس مرتضی نیداود استاد قمر قطعاتی را با تار همراه با آواز روحانگیز اجرا کرد و ارکستر سازهای ملی با آواز فرح قطعاتی را نواخت.